جدول جو
جدول جو

معنی حبل حبل - جستجوی لغت در جدول جو

حبل حبل
(حَ بَ حَ بَ)
کلمه ای است که عرب گوسفندان را بدان زجر کنند. رجوع به حبرحبر شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ حَ)
اسم صوت است که بدان بزان را زجر کنند. (از اقرب الموارد). زجر است بزان را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(حَ جَ حَ جَ)
کلمه ای که بدان گوسفندان را زجر کنند و یا برخیزانند برای دوشیدن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(حَ لِنْ حَ لِنْ)
کلمه ای است که بدان شتران را زجر کنند تا تیز روند و گاه بجای آن حل مسکنه گویند. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از حبل بقل
تصویر حبل بقل
بذرنباتات و عهای هرزه حبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حبر حبر
تصویر حبر حبر
کلمه است که بدان گوسفند را بدوشیدن خوانند
فرهنگ لغت هوشیار
به این زودی، در این مدت کوتاه
فرهنگ گویش مازندرانی
برق زدن چیزی، براق بودن، تلالو
فرهنگ گویش مازندرانی